2024-03-28T20:23:45Z
https://jfaup.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7460
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
مقایسۀ تحلیلی ترسیم با دست و رایانه در فرآیند طراحی معماری
افرا
غریبپور
اهمیت ترسیم با دست در طراحی معماری از یکسو و کاربرد روزافزون نرمافزارهای رایانهای در این حوزه و مقابلۀ این دو به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است که رویکردی تحلیلی در تطبیق آنها را میطلبد. این مقاله تلاش دارد تا با بازنگریِ چیستی ترسیم با دست و نقش آن در فرآیند طراحی معماری، به مقایسۀ آن با ترسیم با رایانه بپردازد. این مقاله در سه بخش اصلی تدوین شده است. در بخش نخست، چیستی و مراتب ترسیم، انواع ترسیم و کاربرد آنها در مراحل مختلف فرآیند طراحی معماری بررسی میشود. در بخش دوم، ترسیم با رایانه و کاربرد و جایگاه آن در مراحل فرآیند طراحی معماری بررسی میشود. در بخش سوم، کارایی ترسیم با دست و ترسیم با رایانه در فرآیند طراحی معماری بهطور تحلیلی مقایسه میشود. از این قیاس تحلیلی چنین میتوان نتیجه گرفت که ترسیم با دست به علت ارتباط مستقیم با فعالیت خلاق ذهنی، در بخشهای ذهنی طراحی واجد کارایی بیشتر است و ترسیم با رایانه در مراحلی که بیشتر جنبۀ معرفی و نهایی دارد، نقش مفیدتری ایفا میکند. نتیجۀ این مقاله زمینهای نظری برای مواجهه با موضوع کاربرد رایانه در حوزۀ ترسیم معمارانه و نظارت و هدایت آن در جهت تلفیق با مهارتهای ترسیم دستی برای حصول به اهداف غایی طراحی معماری فراهم میکند.
drawing
Freehand Drawing
Computer Aided Drawing
Architectural Design
2014
03
21
5
14
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55370_7fea81885fe891674b95e1702597ed11.pdf
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
بررسی نحوه ارتباط میان دو مفهوم حس مکان و دلبستگی به مکان در خوابگاه دانشجویان
علی اکبر
حیدری
قاسم
مطلبی
، فاطمه
نکویی مهر
امروزه مفاهیمی چون حس مکان و دلبستگی به مکان در ادبیات معماری و شهرسازی به ویژه در حوزه مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که سازوکار ارتباط میان این دو مفهوم چندان تبیین نشده است. پژوهش حاضر پس از تعریف مفاهیم حس مکان و دلبستگی به مکان و بررسی عوامل تاثیرگذار بر آنها، به ارائه مدلی چهار وجهی از اجتماع این دو مفهوم تحت عنوان مدل نظری پژوهش میپردازد. سپس مدل به دست آمده را در دو نمونه موردی خوابگاه ارم و خوابگاه قدس از مجموعه دانشگاه شیراز به آزمون میگذارد. به منظور گردآوری دادهها، از مصاحبه عمیق و پرسشنامه بسته استفاده گردید و جهت تحلیل نتایج پیمایش، از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است.یافتههای پژوهش نشان از آن داشت که میان حس مکان و دلبستگی به مکان رابطه معنادار بسیار قوی وجود دارد. عوامل کالبدی محیط، هم در ایجاد حس مکان و هم در ایجاد دلبستگی به مکان از اهمیت بالایی برخوردار هستند. عامل زمان در ارتباط با خلق حس مکان، کمترین درجه اهمیت را دارد این در حالی است که در شکلگیری دلبستگی به مکان، این عامل بعد از عوامل کالبدی، از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است.
place
Sense of Place
place attachment
Formal Factors
time
student dormitory
2014
03
21
15
22
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55372_490405ca02727c8742ff40bd6e60fb0f.pdf
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
بررسی نقش حکومت، مردم و معماران در پیدایش کویهای مسکونی کوتاهمرتبة تهران در دورة پهلوی دوم
حامد
طالبی
عیسی
حجّت
محمّد
فرضیان
عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران شاهد تحوّلات وسیعی در دوران پهلوی بودند. این تحوّلات، اثرات فرهنگی، جمعیّتی و کالبدی وسیعی بر جای گذاشتند. در این دوره، تمرکزگرایی، مهاجرت و سیاستهای توسعه موجب رشد فزآیندة جمعیّت تهران شدند و به این ترتیب کمبود مسکن و گرانی زمین در پایتخت پدید آمد. در چنین شرایطی، کویهای مسکونی متعدّدی با بهرهگیری از اصول معماری و شهرسازی نوین در اطراف تهران ساخته شدند که پیش از این سابقه نداشتند. با این وصف این پژوهش بر آن است که مشخّص نماید چه عواملی منجر به شکلگیری این رهیافت تازه شدند؟ آیا برای پاسخ به این پرسش بررسی تحوّلات معماری این دوران کفایت میکند؟ در انجام این پژوهش از روش تحقیق تفسیری- تاریخی استفاده گردید و با بررسی نقش احتمالی حامیان و مخاطبان کویها، حکومت، مردم و معماران اضلاع نقشآفرین در پیدایش این رهیافت دانسته شده، نقش آنها در پیدایش و پذیرش این کویها مورد کاوش قرار گرفت. مشخّص گردید که نوگرایی در دوران پهلوی خصوصیت مشترک و علّت همسویی ارادة این سه عامل در مسیر پیدایش این کویها است و در رسیدن به پاسخ نقشی کلیدی ایفا میکند. این مطالعه نشان داد که همگرایی حکومت، مردم و معماران در یک تحوّل معماری ضروری است.
Development
modernism
Modern architecture
Dwelling Evolution
residential complexes
2014
03
21
23
32
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55373_666b558575e472ce8831fb50bebc2b57.pdf
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
بازسازی مجموعه قصرهای حکومتی دارالسلطنه تبریز در دورۀ قاجار با استناد بر مستندات تاریخی
لیدا
بلیلان اصل
ساناز
خورشیدیان احمر
داریوش
ستارزاده
مریم
نوری
تبریز در دوره پادشاهی فتحعلیشاه، ولیعهدنشین و دومین شهر بزرگ کشور بوده و از نقطه نظر سیاسی، یکی از مراکز اصلی تصمیمگیریها به شمار میرفته است. همچنین کاخها و بناهای حکومتی مهمی در این دوره ساخته شدند.قصرهای حکومتی با دارا بودن فضاهایی نظیر دیوانخانه، شمسالعماره، جبهخانه، توپخانه، حرمخانه و معلم خانه، به عنوان یکی از فضاهای مهم دارالسلطنه تبریز تا اواخر دورۀ قاجار همچنان به حیات خود ادامه میدادند لیکن در اوایل دورۀ پهلوی اول، به دلیل ساخت و سازهای جدید به طور کامل تخریب شده و از بین رفت. متأسفانه منابع زیادی که دال بر چگونگی ساخت و سازمان فضایی این مجموعه وجودندارد. بنابراین هدف این مقاله بازسازی مجموعه قصرهای حکومتی دارالسطنه تبریز در دورۀ قاجار با استناد بر مستنداتی از قبیل نقشههای تاریخی، عکسهای موجود از برخی مراسم اواخر قاجار و در نهایت متون تاریخی میباشد. جمعآوری دادهها به روش توصیفی با رویکرد تاریخی- اسنادی با بهرهگیری از متون و منابع انجام خواهد پذیرفت. همچنین تحلیل دادهها و یافتههای ناشی از مطالعات به روش تحلیلی- تطبیقی صورت میپذیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است کهمجموعه قصر حکومتی پس از زلزله سال 1194 ه.ق پایهگذاری شده و تا اواخر حکومت قاجار وجود داشتهاند
Reconstruction
Governmental Palaces
Tabriz Daralsaltanat
Qajar
historical documents
2014
03
21
33
42
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55374_84821a83a1739d239eafc4dca9642808.pdf
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
خوانشی از تجربه شهری در خیابانهای استانبول تا پرسهزنی ذهنی در خیابانهای تهران نمونه موردی: استقلالِ استانبول، لاله زارِ تهران
مجید
منصور رضایی
آتوسا
مدیری
شهر، حاصل برآیند عوامل عینی و ذهنی در بستر تجربههای روزانه است، امری که "لفور" از آن تحت عنوان «کنش فضایی»یاد میکند.مادامیکه مابین این عینیتها و ذهنیتها، قرابت وجود داشته باشد، امکان خوانشی ساختارمند از شهر میسر است. انسان در ارتباطی دیالکتیکی از یکسو جهت حضور نیازمند زمان بوده (تجربه) و از دیگر سوی، زمان (خاطره) را برمیسازد. «مکان»ها به عنوان جایی که توامان نیازمند «انسان» و «زمان»اند، پیونددهنده این دو بوده و تجربه و خاطره را از تجرید ذهن به عینیت بدل مینمایند. از این رو هدفنوشتار،«روشنگری درخصوص چگونگی قرابت و افتراق عینیتها و ذهنیتها در شهرهای معاصراست». به این سببروایتی ازداستانسرگذشتوجایگاهدومتندردوشهر تهرانواستانبولبهعنوانشهرهایجنوبیوباوجود اشتراکاتفرهنگی،تاریخیومذهبی با روش کیفیمورد بررسی قرار گرفته شد. نتایج نوشتار با گذار از معرفی تفاوت مکانهای مورد بررسی و اثرگذاری متفاوت آنها در ساخت و تقویت جریان زندگی روزمره در دو شهر، این تفاوتها را حاصل پراکسیس فضایی متفاوت به سبب قرائتهای گوناگون از جریانات و مفاهیمی چون مدرنیته، قدرت و ایدئولوژی حاکم بر تولید و بازتولید فضا در دو شهر میداند.
time
Space
place
Individual
Collective
Shared Space
2014
03
21
43
56
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55376_7e890da759f0022317b89261251192a7.pdf
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
تدبیر چارچوب مدیریت دانش برای سیاستگذاری یکپارچه در کلانشهر تهران
زهره
عبدی دانشپور
وحیده
ابراهیمنیا
ئهسرین
محمودپور
توجیه ضرورت سیاستگذاری یکپارچه در شهرها، وجود عرصههای موضوعی سیاستگذاری و نیز سیاستگذاران چندگانۀ درگیر در برنامهریزی و سیاستگذاری کلانشهری و تولید سیاستهای غیریکپارچه و ناهماهنگ است. چنین سیاستهایی به عناصر و مسیرهایی غیریکپارچه و چندپاره، ناهماهنگ، متناقض و رقابتی میانجامند. منبعی مهم برای تنظیم سازوکارهای مناسب برای دستیابی به یکپارچگی و به پیامدهای مثبت آن، دانش و مدیریت دانش است، با این توجه که یک چالش اصلی سیاستگذاری کلانشهری نبود اطلاعات مناسب، کامل، در دسترس و یکپارچه و وجود نامعلومیهایی است که سیستم مورد تصمیمگیری و سیاستگذاری را احاطه میکند. هدف این مقاله، ردیابی ابعاد یکپارچگی در سیاستگذاری کلانشهر تهران، به منظور کمک به تدبیر چارچوبی انگاشتی برای تسهیل اثر مدیریت دانش در دستیابی به سیاستگذاری یکپارچه –در برابر سیاستگذاری بخشی، پارهپاره و غیریکپارچه است و برای دستیابی به آن روشی با مسیر دوگانۀ توصیفی- تحلیلی با ردیابی چگونگی یکپارچگی در سیاستگذاری و تحلیلی- تجویزی بهمنظور ارتقای یکپارچگی اطلاعات، دانش و سیاستگذاری، اختیار شده است. ارزش این مقاله کوشش در پرداختن به و بهکارگیری هر دو انگاشت اصلی این مقاله، یعنی "مدیریت دانش" و "سیاستگذاری یکپارچه" و نیز اتصال این دو در برنامهریزی کلانشهرهایی چون کلانشهر تهران که پیشینهای– چه پژوهشی و چه سیاستگذاری– در این زمینه ندارند، است.
2014
03
21
57
70
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55378_c18d48acb6560b3e3e0f92ef0872153a.pdf
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
«ارزیابی پس از بهرهبرداری» یک هدف و یک وسیلة آموزشی در معماری
سید امیرسعید
محمودی
مسعود
ناری قمی
«ارزیابی پس از بهرهبرداری»، یک نوع ارزیابی نظامیافته و همهجانبه در معماری، یک هدف حرفهای معماری و در عین حال، یک ابزار آموزشی معماری است. در این نوشتار، ابتدا ارزیابی پس از بهرهبرداری، معرفی شده و سپس اهداف آموزشی در مورد آن از دو منظر مورد بحث قرار گرفته است: نخست مواردی که برای تربیت نیروی انسانی قادر به اجرای آن، ضروری است و دیگری نقشی که استفاده از این «ابزار» در کاربرـ محور کردن ذهنیت و عمل طرّاحانة دانشجویان طرّاحی در کارهای آینده دارد؛ در بخش دوم نوشتار، پروژة آموزشی اجرا شده در چارچوب موضوع دوم، در آموزشکدة فنّی و حرفهای قم شرح داده شده است؛ سپس ارزشیابی آموزشی انجام شده در طول یک ترم که با روش «طبیعتگرا» ثبت شده، ارایه و یافتههای آن در مراحل مختلف طرح و نتیجهگیری شده است. این پژوهش نشان داد که این نوع از ارزیابی میتواند در دورههای مقدماتی معماری آموزش داده شود و به نتایج نسبتاً مطلوبی نیز دست یابد؛ اما این امر مستلزم فراهم کردن بستر مناسب این کار است که این پژوهش، ضرورت مواردی مانند: آموزش مدرسین خاص و هدایت جوّ کلّی آموزشکده را (برای پذیرش طرّاحی مستند و مبتنی برتحقیق)، نشان داده است.
User-Related Aspects of Design
Technical and Vocational Education
Post Occupancy Evaluation
Site visit
2014
03
21
71
82
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55379_86fe6ecfb1f8a389d0106cb9da9b423e.pdf
Journal of Fine Arts: Architecture & Urban Planning
Journal of Fine Arts
2228-6020
2228-6020
1393
19
1
آموزش معماری پایدار یا آموزش پایدار معماری
محمد
ایرانمنش
الهام
خواجه پور
اقبال عمومی به موضوع پایداری و معماری پایدار که به موجی قوی در معماری امروز جهان و ایران تبدیل شده، ایجابکننده نوعی بازنگری ناقدانه به منظورتنقیح و ارتقای گفتمان پایداری در معماری است. به ویژه اهمیت "آموزش معماری"، بذل توجه بیشتر را در این حیطه ضرورت میبخشد. با آنکه معماری سنتی ایران مفاهیم جوهری پایداری را به نحوی صادقانه و طبیعی در خود مستتر میداشته، در مقابل امروزه مواجهه سطحی با موضوع معماری پایدار تهدیدکننده اصالت آن است. نگرانی از چنین عارضهای انگیزه تألیف این مقاله با نگاهی ناقدانه، آسیبشناسانه و متمایل به ارائه راهبردهایی در حیطه آموزش بوده است. بر این اساس، ابتدا به تفاوت معنیدار دو اصطلاح «آموزش معماری پایدار» و «آموزش پایدار معماری» پرداخته شده، ارجحیت عنوان دوم مورد ابرام قرار میگیرد. سپس به پیراستن مفهوم «معماری پایدار» از تصورات بدلی و نادرست پرداخته میشود. پس از این پیرایش مفهومی، فضای مقاله به سمت ارائه پیشنهادهای راهبردی جهت میگیرد و در سه مقیاس، از کلی به جزئی، ابتدا سه مفهوم کلی بنیادی، سپس شش گرایش راهبردی و آنگاه شش توصیه آموزشی پیشنهاد می شود، تا نیل به «آموزش پایدار معماری» در جهت وصول به پایداری واقعی در محیطآموزشی معماری تسهیل گردد.
Sustainability
Sustainable Education
Sustainable architecture
tendency
Inclusivity
2014
03
21
83
92
https://jfaup.ut.ac.ir/article_55380_b961655cede5dcb5b506ab3de3258860.pdf