دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
فهم فضاهای خاکستری: جایگاه قدرت در فرایند مناسبات سکونتگاههای غیررسمی(مورد مطالعه: شهرک رضویه)
5
16
FA
مجتبی
رفیعیان
عضو هیات علمی
rafiei_m@modares.ac.ir
آیدا
کیانفر
دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس
ayda.kianfar@modares.ac.ir
10.22059/jfaup.2019.271919.672185
<strong> </strong>امروزه، فضای خاکستری شهری به یکی از پدیدههای رایج کلانشهرها و به ویژه تهران تبدیل و منجر به ظهور مجموعهای از نهادها، هویتها، روابط قدرت، شیوهها و گفتمانها در این فضاها شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی ساختارهای موجود، جایگاه قدرت و سیاست در سطوح برنامهریزی شهری این فضاها است. در راستای این هدف، پژوهش حاضر، در پی پاسخ به دو سوال اصلی است، ابعاد شکلدهندهی تجربه زندگی در فضاهای خاکستری چیست؟ وآیا ساکنان این فضاها میتوانند در برنامهریزی و تصمیمگیری این محیط نقش داشته باشند؟ بنابراین، با اتکا بر روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و بر پایه مصاحبهی ساختنیافته، به تفسیر توصیفهای ساکنان شهرک رضویه پرداخته شده است. یافتههای پژوهش حاکی از این است که شش مقولهی "سایهاندازی مناسبات قدرت، سایهی سرمایهی محیطی، سایهی تعارض منافع، حاشیهی سیاست گفتمان، حاشیهی حق شهری و حاشیهی شهروندی نابرابر"، مقولاتی هستند که توسط آنها میتوان تجربهی ساکنان این فضاها را توصیف و در چارچوب مدل پارادایمی، مفهومیابی فضای خاکستری شهری و فرایند مشروعیتبخشی، آن را تعریف نمود. همچنین، اهمیت بُعد اقتصادی- سیاسی تغییرات و جایگاه قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی- فضایی این فضاها، طیفی از شهروندی نابرابر در مناطق کلانشهری با ضریب قطبش بالا را نمایان میسازد.
"فضای خاکستری","برنامه ریزی شهری","مناسبات قدرت","شهرک رضویه","تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف"
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73544.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73544_baea4a9ed665ae48e12379cc0d9a6667.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
تحلیل نشانه های سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز (نمونه مورد مطالعه: محلات مسکونی منتخب شهر اصفهان)
17
28
FA
فاطمه السادات
مجیدی
گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
m.artmies@gmail.com
شاهین
حیدری
0000-0002-2016-2256
استاد دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
shheidari@ut.ac.ir
10.22059/jfaup.2019.276802.672227
سازگاری در آسایش حرارتی، شامل تمامی فرایندهاییست که افراد برای تطبیق و متناسبکردن محیط و نیازهایشان انجام میدهند. به عبارت دیگر، انسانها خود به نحو ممکن در محیط حرارتی تغییر ایجاد میکنند تا به آسایش حرارتی برسند. بر این اساس، در مقاله حاضر تلاش میشود تا با تحلیل نشانههای سازگاری در آسایش حرارتی فضاهای باز محلات مسکونی، به اثبات نظریه سازگاری در شهر اصفهان پرداخته و نهایتاً معادله حرارتی جهت تعیین دمای راحتی کاربران در فضای باز محلات مسکونی ارائه شود. این مطالعه با بهرهگیری از روشهای پژوهش موردی و مطالعه میدانی، به برداشت متغیرهای اقلیمی و تکمیل پرسشنامه در چهار محله منتخب در دو فصل زمستان و تابستان پرداخته است. در این راستا چهار محله علی قلی آقا، جلفا، مرداویج و دشتستان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. این انتخاب بر اساس معیارهای اولیه، ثانویه و نهایتاً تمایز در ساختار فضایی- کالبدی و الگوی ریختگونهشناسی محلات صورت گرفته است. نشانههای نظریه سازگاری جهت تحلیل و اثبات، شامل تحلیل دمای خنثی، رابطه دمای خارج و دمای خنثی، متوسط دمای ماهیانه و دمای خنثی و نهایتاً مقایسه معادله به دست آمده با سایر معادلهها است. نتایج حاصل از تحلیل نشانههای فوق در محلات مورد مطالعه نشان میدهد که نظریه مذکور در شهر اصفهان اثبات شده و قابل تعمیم است.
نظریه سازگاری,آسایش حرارتی فضاهای باز,دمای خنثی,متوسط دمای ماهیانه,محلات مسکونی شهر اصفهان
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73540.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73540_26a9a2a8058194b790252c36abf1346b.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
ارزیابی طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی از منظر شاخصهای مسکن مطلوب و پایدار روستایی
29
44
FA
محسن
سرتیپی پور
استاد گروه معماری و عضو هسته پژوهشی معماری روستایی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
m.sartipipour@gmail.com
سحر
ندایی طوسی
استادیار گروه برنامهریزی و طراحی شهری و منطقهای، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
s.n.tousi@gmail.com
سیما
سعادت شورک حاجی
دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
sima.saadat69@gmail.com
10.22059/jfaup.2019.266714.672127
نیازهای زیستی و معیشتی امروزین و تغییریابندهی ساکنان روستایی و پیروی برنامههای روستایی از رویکردهای غیرمشارکتی و اثباتگرایانه، باعث بروز ناهمسازیهایی میان وضعیت اجرا با اهداف برنامهها شدهاست؛ در نتیجه، باوجود موفقیتهای نسبی برنامهها، بهروزرسانی آنها امری ضروری به نظر میرسد. بر این اساس، هدف مقاله، با دستور کار سیاستپژوهی، به ارزیابی میزان تحققپذیری"طرح ویژهی بهسازی و نوسازی مسکنروستایی" اختصاص یافتهاست. در چارچوب روششناسیِ پژوهشِ ارزیابانه و با استفاده از پیمایشتصادفی، سه استان نمونهی گیلان، همدان و سیستانوبلوچستان با سه سطح متفاوت توسعهیافتگی، نفوذپذیری و تحققپذیری طرح، هدف ارزیابی قرارگرفتند. باتوجه به چارچوبِ منتخبِ ارزیابی، متشکل از معیارهای پالایشیافتهی مسکن مطلوب و پایدار روستایی و نیز معیارهای مستخرج از اهداف طرح ویژه، نتایج پژوهش، نشانگر موفقیت نسبی برنامه در دستیابی به اهداف ثباتجمعیتی و پایداری توسعه، صرفهمندی در پرداختتسهیلات و بهزیستی و رضایتمندی ذهنی از واحدهای جدید با انحرافاتی جزئی از معیارهای منتخب بودهاست. ولی برنامه در زمینهی معیار پاسخگویی و انطباق با نیاز متقاضیان و نیز در خصوص معیار مقاومت و ایمنی، با ناهمسازیهایی مواجهبودهاست. در نهایت نیز سیاستهایی همچون طراحی مشارکتمحور، ارائه نقشههای منعطف و بهروزرسانی طرحهای از پیشتعیینشده در راستای پاسخگویی به نیازهای زیستی و معیشتی و اولویتبخشی به رویکرد توانمندسازی اجتماعات محلی روستایی، تشدید نظارت بر ناظران و تغییرات نقشهای پس از اجرا به منظور ارتقاء سند و سازوکارهای طرح ویژه پیشنهاد شدهاست.
<strong> </strong>
"ارزیابی برنامه","نوسازی مسکن روستایی","شاخصهای مسکن مطلوب","تحققپذیری","مناطق روستایی ایران"
https://jfaup.ut.ac.ir/article_74450.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_74450_fe3f142d0ded6c4e4c4d7ca782384037.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
بازشناسی سازمان فضایی مسکن متداول تهران
45
56
FA
آزاده
مهاجرمیلانی
دانشگاه تهران
a.milani@ut.ac.ir
علیرضا
عینی فر
0000-0002-6475-5723
پردیس هنرهای زیبا/دانشکده معماری
aeinifar@ut.ac.ir
10.22059/jfaup.2019.269983.672163
در دهه های اخیر، در الگوهای ساخت مسکن متداول تهران، تحولات زیادی ایجاد شده است. این تحولات با تغییر خانههای حیاط مرکزی ساخته شده با مصالح بنایی به خانههای حیاطدار ردیفی آغاز و با تبدیل به بناهای آپارتمانی با فضاهای مشاع، ادامه یافت. به طوری که شکلگیری سازمان فضایی مسکن امروز تهران با تفاوتهای عمده نسبت به الگوهای پیشین، تحت تاثیر ساختار ردیفی و ضوابط بناهای آپارتمانی با ارتفاع کمتر از شش طبقه شکل گرفت. هدف این پژوهش، شناسایی سازمان فضایی واحدهای مسکونی متشکل در الگوی ساخت بناهای مسکونی آپارتمانی ردیفی در تهران است. پرسش اصلی این است که الگوی غالب سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی متداول امروز تهران چیست؟ برای این منظور، در چارچوب روش استدلال منطقی، در منطقه ۲ تهران، ۱۲۸ نمونه پلان واحد مسکونی آپارتمانی پس از کدگذاری در نرمافزار اگراف تحلیل شد. یافتههای تحقیق، وجود پنج گونه سازمان فضایی متفاوت را نشان میدهد. از میان این پنج گونه، دو گونه غالب، معرف الگوی سازمان فضایی متداول واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی امروز تهران است. نتایج به دست آمده بخشی از نتایج پژوهشی وسیعتر است که میتواند با بازنگری برخی از ضوابط طراحی، به انعطاف بیشتری در شکلگیری مسکن آپارتمانی در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران منجر شود.
مسکن ردیفی, گونهشناسی مسکن,الگوی مسکن تهران,اگراف
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73547.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73547_42022cad9efad3f9065d1637072f2f50.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
ارزیابی تجدیدسازمان حکمروایی پیشنهادی برای مدیریت یکپارچه مناطق کلانشهری ایران
57
70
FA
ایرج
اسدی
0000-0003-2149-1091
دانشگاه مازندران-مدیر گروه
asadiiradj@yahoo.com
10.22059/jfaup.2019.285323.672303
از زمان طرح موضوع مدیریت مجموعههای شهری در ایران، پیشنهادات متعددی برای تجدید سازمان حکمروایی چه از سوی دولت و چه از سوی پژوهشگران شهری برای اداره یکپارچه این مناطق پیشنهاد شده است. هدف مقاله حاضر طرح و بحث یک چارچوب نظری است که علیالاصول باید در هرگونه تجدید سازمان و بازطراحی نظامهای حکمروایی شهری و کلانشهری مد نظر قرار گیرد. فقدان این ملاحظه، پیشنهادات اصلاحی ما را فاقد پشتوانه علمی و عقلایی نموده و بغرنجی اجرای این پیشنهادات را بسیار افزونتر خواهد کرد. یافتههای مقاله حاکی از این است که پنج اصل عام باید در پیشنهادات اصلاحی و ارزیابی هر نوع تجدید سازمان حکومتهای محلی مورد ملاحظه قرار گیرند: الف) صرفههای ناشی از مقیاس، ب) درونیکردن اثرات بیرونی، ج) تضمین برابری، د) پاسخدهی و پاسخگویی، و ه) تفویض وظایف به پایینترین و کارآمدترین سطح حکومتی. اگر تجدید سازمان حکومت محلی مورد نظر با هدف تاسیس «حکومت کلانشهری دوسطحی» صورت میگیرد، بازتاب پنج اصل عام فوق را باید در تدبیر اندیشی برای پنج عرصه زیر دنبال کرد: الف) اندازه قلمرو حکومت کلانشهری، ب) اندازه و مرزهای واحدهای حکومتی خردتر، ج) تقسیم مسئولیتها بین دو سطح حکومتی، د)نوع نمایندگی و مشروعیت حکومت کلانشهری، ه) ترسیم روابط بینحکومتی.
"تجدید ساختار حکومت محلی","حکومت کلان شهری","منطقه کلان شهری","اصلاحات قلمرویی","مجموعه شهری"
https://jfaup.ut.ac.ir/article_74555.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_74555_aaeaa029d44dc3a36d5416b3ab4bdf51.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
سبکهای یادگیری و تفکر قیاسی در فرآیند طراحی معماری
71
84
FA
مهیار
باستانی
دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
bastanimahyar@gmail.com
امیر سعید
محمودی
0000-0002-7939-7519
دانشیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
amahmood@ut.ac.ir
10.22059/jfaup.2019.261784.672064
روش قیاسی همواره به عنوان یکی از خلاقانهترین راهکارهای ایدهپردازی در فرآیند طراحی معماری مورد توجه بوده است. قیاس به چهار دسته مستقیم، سمبلیک، شخصی و فانتزی تقسیم شده و دو موضوع انتخاب منبع و انتقال منبع به هدف، در فرآیند قیاس اهمیت مییابد. در این مقاله طی یک پژوهش توصیفی (اقدام پژوهی و همبستگی)، پس از تدوین ساختار مناسب برای روش تدریس قیاسی در دروس مقدماتی طراحی معماری، رابطه انواع قیاس با سبک یادگیری دانشجویان مقدمات طراحی بررسی گردید. گردآوری دادهها با استفاده از چکلیست کنترل ویژگیهای قیاس و پرسشنامه فلدر و سالمون انجام شد. در سبک فلدر و سالمون، افراد بر اساس چهار معیار تأملی-فعال، حسی-شهودی، کلی-متوالی و دیداری-کلامی قابل تقسیم هستند. تحلیل دادهها با نرمافزار پیالاس و روش معادلات ساختاری نشان میدهد افراد تأملی در انجام قیاس سمبلیک، افراد فعال در ایجاد قیاس مستقیم، افراد حسی در قیاسهای شخصی و دانشجویان با سبک شهودی در قیاسهای فانتزی موفقیت بیشتری دارند. همچنین یادگیرندگان با سبک شهودی در انتخاب منابع مناسب و افراد با سبک دیداری و متوالی در انتقال منبع به هدف قیاس موفقتر عمل کردهاند. نتایج این پژوهش در ایجاد روشهای آموزشی جدید در دروس مقدمات طراحی مفید خواهد بود.
روش قیاسی,قیاس در فرآیند طراحی معماری,روش تدریس قیاسی,سبک یادگیری
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73549.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73549_b2d21de710352f4f832b6e499bb47016.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
نقش آفرینی تفکر روایت محور و فرصتهای آن در کارگاههای آموزش طراحی معماری
85
100
FA
حمید
ندیمی
198
رئیس گروه معماری دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی.
ha-nadimi@sbu.ac.ir
سمیه
شریف زاده
مدیر گروه معماری و شهرسازی، دانشگاه صنعتی سجاد، مشهد
sosharifzadeh@gmail.com
زکیه السادات
طباطبایی لطفی
0000-0002-7486-742X
دکتری معماری اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
z.tabatabaei@gmail.com
10.22059/jfaup.2019.273542.672198
توجه به زندگی انسان و نحوهی حضور و رفتار او در فضا، از دغدغههای اصلی در طراحی معماری است. از رویکردهای مطرح در این خصوص، تفکر روایتمحور در معماری و آموزش آن است. این جستار به بررسی رویکردهای ورود و حضور روایت در فرآیند طراحی و فرصتها، قابلیتها و راهکارهای عملی آن در ارتقای آموزش طراحی معماری مبتنی بر زندگی پرداخته است. این بررسی با استفاده از روش اقدامپژوهی؛ از یک سو با مطالعهی تجربیات موجود و ادبیات نظری مرتبط، و از سوی دیگر با پایش نقش و جایگاه تفکر روایتمحور در پیشبرد طراحی دانشجویان کارگاه طرح یک دانشگاه فردوسی انجام گرفته و از طریق مقایسهی این دو، به دنبال آشکارسازی و سنجش میزان پاسخدهی عرصههای نقشآفرینی روایت در فرآیند طراحی برآمده است. نتایج تحلیلها حاکی از آن است که تفکر روایتمحور و تمرینهای مرتبط، بازخورد مثبتی در پیشبرد و تسهیل فرآیند طراحی دارد و میتواند متناسب با موضوع کارگاه، سطح آموزشی، مراحل مختلف فرآیند و ویژگی دانشجویان، کاربردهای متفاوتی در تمامی مراحل فرآیند طراحی داشته باشد. از سوی دیگر، برخی بازخوردهای منفی دانشجویان و تحلیل مربیان از روند کارگاه، زمینههایی برای بازبینی و یا ارتقای این رویکرد را آشکار ساخت که در بین آنها میتوان به لزوم پرهیز از قرار گرفتن روایتها در مسیر تخیل غیرواقعبینانه اشاره کرد.
روایتپردازی,سناریونویسی,فرآیند طراحی,آموزش طراحی معماری
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73534.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73534_6724afb88539fc54846d13e50d5f353a.pdf
دانشگاه تهران
دانشکدگان هنرهای زیبا
نشریه هنرهای زیبا: معماری و شهرسازی
2228-6020
2676-4318
24
1
2019
03
21
بازشناسی مفهوم ارزش در رابطه انسان و محیط در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران
101
114
FA
مینو
قره بگلو
دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران
minoo_gha@yahoo.com
قاسم
مطلبی
0000-0002-3495-7498
دانشیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران،تهران، ایران
motalebi@ut.ac.ir
سامان
صبا
0000-0003-4361-9607
دانشجوی دکتری معماری اسلامی دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران
s.saba@tabriziau.ac.ir
10.22059/jfaup.2019.270845.672174
تعامل انسان و محیط را میتوان واجد مفاهیمی اعتباری دانست که بنا بر ماهیتی ساختاری مستمراً در فرایند شکلگیری مکان، بر بستری فرهنگی- طبیعی بازتولید میگردند. مفهوم ارزش اساسیترین شکل این مفاهیم اعتباری است و فضای باز سکونتی هم به جهت استقرار کوچکترین واحد اجتماعی که ارتباطی بیواسطه با پدیدههای طبیعی را فراهم میآورد، عرصهای مناسب برای ارزیابی این مفاهیم بهعنوان بخشی از نظام شناخت مفهومی و مداخله انسان در محیط پیرامون است. ازاینرو در این پژوهش باهدف ارائه یک مدل مفهومی از نظام ارزشها، این پرسش مطرح گردیده که شکلگیری، کارکرد و ظهور ارزشها در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران چگونه قابل تبیین است. جهت پاسخ به این پرسش ضمن ارائه خوانشی کاربردی از مفهوم ارزش و بر پایه نظریه اعتبارات، ساختاری مدور بر مبنای ارتباط انسان با ارکان اصلی محیط پیشنهاد شد که از دو مؤلفه محتوی و اهمیت نسبی ارزشها تشکیلشده است. این نظام مدور در 10 گونه فضای باز سکونتی در معماری سنتی ایران استخراج و مقایسه شده است که نشان میدهد علیرغم شباهت بسیار در محتوی ارزشها، نظام ارزشها بر اساس شرایط محیطی دارای تفاوتهایی در این گونه ها است و بنابراین نمیتوان نظام ارزشها را موضوعی مجرد و ذهنی در نظر گرفت.
ساختمان های مسکونی,فضاهای باز,نظام ارزش ها,نظریه اعتباریات
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73545.html
https://jfaup.ut.ac.ir/article_73545_045037a63bec283d7e1f4343964605ec.pdf